تحولات لبنان و فلسطین

چطور میتوانیم به خود و همچنین دیگران بیاموزیم که مبارزه جو باشیم و بعد از تجربه ی شکست مقاومت کنیم؟ افراد ناموفق، یاد نگرفته اند مزه‌ی موفقیت های خود را بچشند. آنها همچنین به طرز غلط، میل دارند تقصیر بسیاری از شکست هایشان را به نا توانایی خود نسبت دهند.

یکی از چالش های مهم روانشناسان، آموختن چگونگی مقابله‌ی مؤثر با شکست به افراد است. آگاهی از این نکته که کودکان و بزرگ سالانی که ناموفق هستند، غالبا ارزیابی های سازگارانه ای از موفقیت ها و شکست های خود به عمل نمی آورند، نباید باعث تعجب شود.

یک مسئله ی مهم که افراد ناموفق باید یاد بگیرند، این است که از انداختن تقصیر شکست خود به گردن مسایلی که خارج از کنترلشان است، اجتناب کنند. شناخت این امر مهم است که ما میتوانیم با صرف انرژی بیشتر یا امتحان کردن روشی متفاوت، از شکست اجتناب کنیم. ما باید اهداف خاصی را انتخاب کنیم و در مواقع سخت از دیگران کمک بگیریم. غلبه بر شکست، یعنی مقاومت کردن تا زمانی که راه حل بهتری پیدا شود. وقتی چنین نگرشی داشته باشید، انگیزه ی شما بیشتر میشود، امیدتان به موفقیت افزایش می یابد و احتمال موفقیت شما زیادتر میشود.

اجتناب از نتیجه گیری های خود شکن

امروزه برنامه های آموزشی مختلفی طراحی شده اند که به افراد ناموفق می آموزند که پس از تجربه ی شکست و ناکامی، قبل از نتیجه گیری های بیهوده و خود شکن، کمی مکث کنند و این سؤالات را از خودشان بپرسند: یا واقعاً به علت ناتوانیم شکست خوردم؟ اگر این طور نیست، چه کاری باید برای بهتر کردن عملکرد خود انجام دهم؟ آیا باید بیشتر تلاش کنم؟ آیا باید مهارت های خود را بهبود بخشم و راهبردهای جدیدی را یاد بگیرم؟ آیا باید تسلیم شوم یا می توانم با استقامت و پایداری موفق شوم؟

افراد ناموفق در نتیجه‌ی آموختن نحوه‌ی حرف زدن انطباقی با خود، اهداف سطح بالاتری را برای خود در نظر میگیرند و برای دست یابی به موفقیت تلاش بیشتری می کنند.

در تحقیقی به گروهی از دانشجویان سال اول دانشگاه آموزش داده شد که افت نمره در سال اول دانشگاه کاملاً طبیعی است و هرچه دانشجویان خود را با سبک جدید یادگیری وفق دهند، نمرات آنها بهتر خواهد شد. در نتیجه ی این آموزش های ساده، این دسته از دانشجویان در مقایسه با گروهی از دانشجویان سال اول که این آموزش های ساده را فرا نگرفته و ترغیب نشده بودند که افت نمره در نیمسال اول را به طور واقع بینانه ارزیابی کنند، در نیمسال بعدی نمره های بهتری به دست آورند.

غلبه بر کمال گرایی

افراد کمال گرا هنگام انجام کارها اوقات خوشی ندارند، زیرا آن قدر نگران اشتباه کردن هستند که انرژی کمی برای لذت بردن از فرایند حل مسئله برایشان باقی میماند. کمال گراها در برخورد با مشکلات عبارات زیر را به خودشان میگویند:

(اگر اشتباه کنم باید ناراحت شوم.)

(از کارهایی که صد در صد کامل نباشند، نفرت دارم.)

(اگر در همه ی موقعیت ها خوب عمل نکنم، مردم به من احترام نمی گذارند.)

(اگر در کاری شکست بخورم شخص ناتوانی هستم.)

(شکسته ای کوچک به اندازه ی شکست های بزرگ برایم ناراحت کننده هستند.)

این عبارات نشان دهنده ی انواع ارزیابیهای غیر منطقی و تحریفهای شناختی هستند. افراد کمال گرا، نسبت به مشکلات و تکالیف زندگی، بیشتر نگرش عملکرد گرا دارند تا نگرش تسلط گرا. شاید برایتان عجیب باشد اگر بدانید که افراد کمال گرا در مقایسه با افرادی که کمتر نگران انجام کارها به طور کامل هستند، بیشتر افسرده و مضطربند. کمال گراها استرس روانی و جسمی بیشتری دارند. آنها به قدری نگران اشتباه کردن هستند که در برابر مسایل، رویکردی خشک و غیر خلاق اتخاذ میکنند. آنها به جای تمام کردن کار، تعلل می ورزند. قابل درک است که وقتی افراد کمال گرا با شکست مواجه میشوند، نسبت به خود شک میکنند و اعتماد به نفس خود را از دست میدهند. زمانی که میل به کامل بودن، بیش از حد افراطی باشد، تجربه ی شکست میتواند به رفتارهای خود ویرانگرانه و حتی خودکشی منجر شود.

تقویت حس توانمندی خود

از طریق کسب موفقیت و یادگیری نسبت دادن موفقیت ها به تلاش و توانایی خود بهتر می توانید با شکست هایتان مقابله کنید. شما میتوانید با این گفته ها خود را تشویق کنید: (من واقعاً تلاش کردم، من واقعاً دست از کار نکشیدم، من واقعاً در این کار خوب بودم، من باهوش هستم.)

وقتی شما به ارزش خود پی میبرید، ترغیب میشوید تا زمانی که تمام راه حل های احتمالی را بررسی نکرده اید دست از حل مشکل نکشید. شناخت توانایی های خود به شما کمک میکند تا درک کنید با اینکه حل برخی از مشکلات زندگی تلاش زیادی می طلبد، ولی سرانجام بسیاری از آنها را میتوانید بر طرف کنید.

مقابله با شکست اغلب از راه مشاهده سرمشق های خوب آموخته میشود. کودکان با مشاهده ی نحوه ی حرف زدن دیگران، با خودشان هنگام برخورد با مشکلات، مهارت های مقابله ای را یاد میگیرند. سرمشق خوب کسی است که شما میتوانید با او همانند سازی کنید. شما از کسانی که مهار تهایشان از مهارت های شما بسیار بهتر یا بدتر است، چیزی یاد نمی گیرید. شما از کسانی که مانند شما مشکل را پذیرفته اند و بدون اینکه تسلیم شوند آن را حل و فصل میکنند و از موفقیتشان احساس رضایت میکنند چیزهایی فرا می گیرید.

الهه ضمیری-خبرنگار تحریریه جوان قدس

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.